زن در نگاه امام
پاره ای از بیانات امام خمینی پیرامون مشارکت زنان
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند…و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها، بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بىاطلاع از مصالح مسلمین، به وجود آورده بودند، خارج نمودند.
اصل همسانى زن و مرد در جایگاه اجتماعى و حضور سازنده و فعال در صحنههاى مختلف جامعه به عنوان یک انسان مستقل، امرى نیست که آشنایان به اسلام بىآلایش و رها از داوریهاى پیشساخته و تکلفهاى خودساخته، به آن اذعان نداشته باشند.مفسر عالىقدر، علامه طباطبایى در شرح جایگاه اجتماعى زن در بیانى کلى مىنویسد:
و اما وزنها الاجتماعى: فان الاسلام ساوى بینها و بین الرجل من حیث تدبیر شؤون الحیاة بالارادة و العمل فانهما متساویان من حیث تعلق الارادة بما تحتاج الیه البنیة الانسانیة فى الاکل و الشرب و غیرها من لوازم البقاء، و قد قال تعالى:
«بعضکم من بعض» ، فلها ان تستقل بالارادة و لها ان تستقل بالعمل و تمتلک نتاجها کما للرجل ذلک من غیر فرق،
«لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت» .
محصول این بخش سخن علامه این است که زن در برآوردن نیازهاى انسانى و اجتماعى خویش با مرد یکسان است و مىتواند مستقلا تصمیم بگیرد و مستقلا عمل کند و مالک دستاوردهاى خود است.در نگاه ایشان تنها دو ویژگى در زن است که طبعا و به مقتضاى آن دو، مسؤولیتهاى خاصى را متوجه او مىسازد:
«آن دو ویژگى، یکى جایگاه و مسؤولیت زن در چرخه شکلگیرى وجود آدمى و رشد آن است که بقاى نسل متکى بر این جایگاه است و طبعا در «تشریع» و تنظیم مناسبات اجتماعى به مقتضاى آن و نه بیشتر، احکام و مسؤولیتهایى را متوجه او مىسازد، و دوم، ساختار لطافتآمیز و ظرافتهاى ادراکى وى است که به گونهاى در مسؤلیتهاى محوله به او تاثیرگذار مىباشد»
حضرت امام به مقتضاى شناخت همه جانبه و عمیقى که از آموزههاى دینى دارند - به شرحى که در مقدمه گذشت –یکی از رسالت های خود و انقلاب اسلامى را، دستیابى زنان به مقام والاى انسانى مىدانند، به گونهاى که بتواند در سرنوشتخود دخالت کند:
ما مىخواهیم زن به مقام والاى انسانیتبرسد.زن باید در سرنوشتخودش دخالت داشته باشد.
اگر قرآن کریم سرنوشت جوامع را به دستخود آنان مىدهد و پیشرفت و تحولات نیک آن را در سایه تلاشهاى آحاد جامعه معرفى می کند و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمتها و شکست تمدنها را نیز ناشى از عملکرد خود مردم مىشمارد ،این «مردم» اختصاص به گروهى خاص ندارد.جلوهاى از این اصل قرآنى همان است که در سخنان امام بارها بر آن تاکید شده است; از جمله اینکه:
اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون،دخالت می دهد.
حضرت امام چنان که اشاره شد، دخالت در سرنوشتخود و شؤون اجتماعى را نه تنها حق بانوان، بلکه تکلیف شرعى و به عنوان عمل به وظیفه دینى و اجابت دعوت الهى مىشمارند. و این، آن الگویى است که ما را در شناختبیشتر دین یارى مىدهد و یک عامل اساسى در برتر بودن دین اسلام در زمینه تکریم شخصیت زنان و حمایت از حقوق اجتماعى و سیاسى آنان و تاکید بر مشارکت و حضور آنان در عرصههاى مختلف اجتماعى در مقایسه بادیگر مکاتب و نظامها است.
این بانوان را کى بسیج کرده که در همه شؤون کشور دخالت مىکنند و دخالتبجایى هم مىکنند؟ اینها را کى، اینها را خدا دعوت کرده است.اینها لبیک براى خدا دارند مىگویند.
پیامبر اکرم (ص) دعوت خویش را از روز نخست متوجه همه اقشار اجتماعى مىدانست.دومین فردى که به او ایمان آورد یک زن بود که تا آخر نیز به پاى ایمان خویش ایستاد و آنهمه فداکارى کرد و نام خویش را به عنوان یکى از چهار زن برگزیده جهان توحید ثبت نمود.زنان در همه صحنهها حضور داشتند، حضورى مسؤولانه و از سر اداى وظیفه دینی و رسالت ایمانى خود.
حضورى که در پاسخ به نداى پیامبر (ص) بود.در نخستین بیعتى که با پیامبر (ص) پیش از هجرت در عقبه، از جانب چند نفر از مردم یثرب ، صورت گرفت، از زنى به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه نام برده شده است و در اهمیتحضور وى همان بس که برخى علت نامگذارى آن بیعتبه «بیعة النساء» را همین مىدانند.در بیعت دوم سال بعد نیز حداقل دو زن حضور داشتند.در بیعت عمومى مردم مکه هنگام فتح آن نیز همه شرکت جستند.قرآن کریم نیز به مساله استقبال زنان از بیعت پرداخته و پیامبر (ص) را موظف بهپذیرش آن کرده است.در جریان هجرت نیز که یک امر حیاتى براى مسلمانان بود، چه در هجرت مخفیانه به حبشه که از جمع حدود یکصد نفر مهاجران، نزدیک 20 نفر زن شرکت داشت، و چه در هجرت به مدینه، پیش از هجرت پیامبر (ص) و پس از آن که مسلمانان اموال خویش را در مکه نهاده و به دنبال پیامبر (ص) روانه مدینه مىشدند و حدود 500 کیلومتر راه را با دشوارى بسیار طى مىکردند.
حضرت امام در باب ضرورت مشارکتبانوان در آنچه که به سرنوشت جامعه اسلامى مربوط مىشود، در حوزههاى مختلف اجتماعى، بیانات بسیارى دارند که پرداختن به همه نکات و آموزههاى آن از مجال بحث بیرون است.
http://www.tebyan.net/